[feed
]

 

۱۶ فروردین ۱۳۸۱

 

اين رستوران ايتالبايي و چيني و ژاپني و هندي هم بازي قشنگيه.ديشب به مناسبت تولدم با همزاد گرامي،كامران ـكه بدون هيچ هماهنگي قبلي و از بد حادثه جفتمون يك تاريخ تولد تو شناسنامه هامون خورده و البته در معيت حسين عزيز رفتيم رستوران ايتاليايي و با شصتاد نوع اسپاگتي و هفتاد و پنج قلم پيتزا مواجه شديم.دوستي با حسين هيچ خاصيتي نداشته باشد،تورا با همه رقم رستوران و همه جور غذايي آشنا مي كند:يكيش همين نون سيري يا سير نوني است كه اول غذا برايمان آوردند(حسين مي گفت امشب ميتونيد ادعا كنيد افق جديدي در زندگي به رويتان باز شده يا يه چيزي شبيه به اين؛خلاصه صحبت از باز شدن بود!) حسين كه گفتم آدم دنيا ديده تري است،وقتي غذا من و كامران خوب به سس سير آلوده كردو بعد ما را از خوردنش عاجز ديد،گفت كه از بچگي اسپاگتي با سس فراوووون دوست داشته و الان حاضر است جورمان را بكشد............... از كامران خبر ندارم ولي در حال حاضر فشار من به شدت افتاده پايين.راستي!شما وقتي ضعف داريدـبه هر علتي ـچي مي خوريد؟؟؟؟

جلال آریان؛

...........................................................................................................................