[feed
]

 

۱۱ فروردین ۱۳۸۱

 

پكيجم دوباره خراب شده،الان دو روزه.خوش انصاف، دقيقا مي دونه كي بايد خراب بشه.دفعه پيش وسط زمستان،توي آن سرمايي كه منجر به تنها برف تهران شد،زد و از كار افتاد و وقتي درست شد كه آن جبهه هواي سرد فرسنگ ها از آسمان تهران دور شده بود.من مانده بودم و يك سرما خوردگي حسابي ويك فقره فاكتور بيست هزار توماني.الان هم كه وسط اين تعطيلات، دستم به هيچ جا نمي رسه.........عليرضا ديدتش و مي دونه من چي مي گم.يا آن هيكل به آن بزرگي،فهميده كه لازمش دارم،ناز مي كنه! به خودش هم گفتم اصلا از عملكردش راضي نيستم.اگر با واحد بغلي مشترك نبودم،تا حالا صد بار با يك دونه شوفاژ ديواري بوتان عوضش كرده بودم.....................

جلال آریان؛

...........................................................................................................................